رتبه دانشگاه های کشور

رتبه جهانی دانشگاه های ایران در علوم پزشکی و بهداشت بر اساس رتبه بندی جهانی ISC 2024

مهندسی کامپیوتر یا علوم کامپیوتر؟

مقایسۀ علوم کامپیوتر با مهندسی کامپیوتر: دو مسیر نزدیک، اما با هویت، مهارت و آینده کاری متفاوت

مقدمه: دو شاخه از یک درخت

جهان کامپیوتر و فناوری، امروزه در قلب تمامی صنایع قرار دارد؛ از تلفن‌های همراه تا سیستم‌های هوش مصنوعی، از بازی‌های رایانه‌ای تا شبکه‌های جهانی و از رباتیک تا سامانه‌های امنیتی. در این میان دو رشته بیش از همه نام‌آشنا و پرطرفدارند: مهندسی کامپیوتر و علوم کامپیوتر.

اگرچه این دو رشته ریشه‌ای مشترک دارند و هردو با نرم‌افزار، الگوریتم، داده و سیستم سروکار دارند، اما تفکر، رویکرد، نوع درس‌ها، ماهیت فعالیت و حوزه کاری آن‌ها اساساً متفاوت است.

علوم کامپیوتر به نظریه، منطق، الگوریتم و ساختارهای انتزاعی توجه دارد.

مهندسی کامپیوتر به پیاده‌سازی، سیستم‌های واقعی، سخت‌افزار و پروژه‌های عملی تمرکز می‌کند.

این مقاله تلاش می‌کند این تفاوت‌ها را شفاف و دقیق توضیح دهد.

۱. فلسفه و هدف اصلی دو رشته

علوم کامپیوتر: ذهن، منطق، الگوریتم

علوم کامپیوتر علمی است دربارهٔ:

چگونگی پردازش اطلاعات

طراحی الگوریتم‌ها

نظریه محاسبات

ساختار داده‌ها

منطق، ریاضیات و تفکر انتزاعی

دانشجو یاد می‌گیرد چگونه مسائل را با منطق رایانشی تحلیل کند و بهترین رویکرد محاسباتی را برای حل آن‌ها طراحی نماید.

علوم کامپیوتر ریشه در ریاضی و منطق دارد.

مهندسی کامپیوتر: سیستم، پیاده‌سازی، سخت‌افزار

مهندسی کامپیوتر ترکیبی از:

الکترونیک

سخت‌افزار

شبکه

سیستم عامل

برنامه‌نویسی

معماری کامپیوتر

است و تلاش می‌کند سیستم‌های واقعیِ مبتنی بر کامپیوتر را طراحی و اجرا کند.

مهندسی کامپیوتر «ساختن سیستم» است، نه فقط تحلیل آن.

 ۲. تفاوت در محتوای درسی

الف) دروس شاخص علوم کامپیوتر

ساختمان داده‌ها

طراحی الگوریتم‌ها

نظریه زبان‌ها و ماشین‌ها

نظریه محاسبات

هوش مصنوعی

یادگیری ماشینی

آمار و احتمالات

ریاضیات گسسته

برنامه‌نویسی پیشرفته

منطق ریاضی

ویژگی: تمرکز بر الگوریتم، ریاضی، تحلیل و انتزاع.

ب) دروس شاخص مهندسی کامپیوتر

معماری کامپیوتر

طراحی مدارهای دیجیتال

سیستم عامل

شبکه‌های کامپیوتری

امنیت شبکه

ریزپردازنده‌ها

الکترونیک دیجیتال

Embedded SystemsE

پایگاه داده

برنامه‌نویسی سیستم‌ها

ویژگی: تمرکز بر پیاده‌سازی سخت‌افزاری–نرم‌افزاری و کار عملی.

 ۳. تفاوت در نوع تفکر و مهارت‌ها

علوم کامپیوتر —تفکر انتزاعی، منطقی، تحلیلی

دانشجو در این رشته می‌آموزد:

مسئله را به زبان ریاضی تبدیل کند

راه‌حل‌های مختلف را تحلیل کند

الگوریتم‌ها را بهینه کند

مدل‌های محاسباتی را طراحی کند

خروجی‌های قابل پیش‌بینی ارائه دهد

این رشته مناسب افراد تحلیل‌گر، نظریه‌پرداز و علاقه‌مند به منطق است.

 

مهندسی کامپیوتر —تفکر عملی، سیستمی و فنی

دانشجو در این رشته یاد می‌گیرد:

مدارهای دیجیتال طراحی کند

سیستم‌های سخت‌افزاری–نرم‌افزاری بسازد

شبکه‌ها را پیکربندی کند

سیستم‌عامل کارآمد طراحی کند

پروژه‌های واقعی را اجرا کند

این رشته مناسب افراد به اصطلاح فنی، پروژه‌محور و علاقه‌مند به ساختن سیستم‌های واقعی است.

۴. نقش در صنعت و پروژه‌های واقعی

علوم کامپیوتر

در جهان واقعی، به کارهایی نزدیک است که نیازمند:

طراحی مدل‌های هوش مصنوعی

تحلیل الگوریتم‌های پیچیده

تحلیل داده‌های کلان

طراحی زبان‌های برنامه‌نویسی

توسعه نظریات محاسبات

پژوهش در علوم داده‌های پیچیده
باشند.

متخصص این حوزه عمدتاْ در «پشت صحنهٔ مفهومی» است.

مهندسی کامپیوتر

در پروژه‌های صنعتی، حضور مهندس کامپیوتر در بخش‌هایی است مانند:

طراحی سخت‌افزار

سیستم‌های نهفته (Embedded)

شبکه و زیرساخت‌های IT

امنیت سخت‌افزاری–نرم‌افزاری

مدیریت سرورها

توسعه ابزارهای صنعتی

طراحی سیستم‌های واقعی

متخصص این حوزه عمدتاْ در «پشت صحنهٔ اجرایی» است.

 ۵. شباهت‌های مهم دو رشته

با وجود تفاوت‌ها، نقاط مشترک زیادی میان مهندسی کامپیوتر و علوم کامپیوتر وجود دارد:

✔ هر دو با برنامه‌نویسی سروکار دارند
✔ هر دو نیازمند تفکر منطقی و ساختاری‌اند
✔ هر دو با داده، الگوریتم و سیستم مرتبط‌اند
✔ خروجی هر دو در دنیای فناوری کاربرد دارد

اما عمق و زاویه نگاه این دو متفاوت است:

علوم کامپیوتر — «چگونه فکر کنیم؟»

مهندسی کامپیوتر — «چگونه بسازیم؟»

۶. گونه‌های شخصیتی مناسب در چارچوب الگوهای هالند و مایرز-بریگز (سرنخ، نه نسخه قطعی)

علوم کامپیوتر

MBTI پیشنهادی: INTP، INTJ، INFP، ENTP

هالند: جست‌وجوگر– قراردادی– هنری

این رشته مناسب کسانی است که:

به منطق و ریاضی علاقه دارند

از تحلیل الگوریتم‌ها لذت می‌برند

با مسائل انتزاعی راحت‌اند

مهندسی کامپیوتر

MBTI پیشنهادی: ISTP، ESTJ، INTJ، ENFP

هالند: واقع‌گرا– Invesجست‌وجوگرtigative – قراردادی

این رشته مناسب کسانی است که:

به سخت‌افزار علاقه دارند

از ساخت و پیاده‌سازی پروژه لذت می‌برند

با کار عملی راحت‌اند

 ۷. تفکیک نهایی با چند مثال ساده

📌 مثال اول:

طراحی یک ربات هوشمند

علوم کامپیوتر —الگوریتم هوش ربات را طراحی می‌کند

مهندسی کامپیوتر —مدارها، حسگرها و سیستم عامل ربات را طراحی می‌کند

مثال دوم:

تشخیص چهره با هوش مصنوعی

علوم کامپیوتر —مدل یادگیری ماشینی و الگوریتم را می‌نویسد

مهندسی کامپیوتر —سیستم سخت‌افزاری اجراکنندهٔ آن را می‌سازد

مثال سوم:

ساخت یک اپلیکیشن یا همان برنامۀ کاربردیِ  پیچیده

علوم کامپیوتر —طراحی الگوریتم، معماری داده و منطق را بر عهده دارد.

مهندسی کامپیوتر —مدیریت زیرساخت، شبکه و اجرا روی سیستم واقعی را بر عهده دارد.

 

 ۸. خلاصۀ کلام

علوم کامپیوتر مناسب فردی است که:

به ریاضیات، منطق، الگوریتم و تحلیل علاقه دارد و دوست دارد پشتِ مدل‌های هوش مصنوعی و ستون‌های علمی سیستم‌ها باشد

مهندسی کامپیوتر مناسب فردی است که:

به ساخت، اجرا، نصب، شبکه و سیستم‌های سخت‌افزاری علاقه دارد، به ساختن چیزها علاقه نشان می‌دهد و تمایل دارد به‌صورت عملی با رایانه کار کند

هر دو رشته آینده‌دار، مهم و تکمیل‌کنندۀ یکدیگر هستند؛ انتخاب میان آن‌ها باید بر اساس نوع تفکر، علاقه و سبک یادگیری فرد انجام پذیرد.

مقایسه جامع علوم و مهندسی آب با مهندسی عمران گرایش آب: دو رشته نزدیک به هم اما با نگاه‌ها، ابزارها و وظایف متفاوت

آب یکی از اساسی‌ترین نیازهای زیستی و از مهم‌ترین منابع توسعه پایدار است.
مدیریت صحیح منابع آب، طراحی سازه‌های آبی، توزیع و نگهداشت آب و حفاظت از محیط‌زیست آبی، موضوعاتی هستند که بدون متخصصان این حوزه‌ها ممکن نیست.

در دانشگاه، دو رشته مهم این مأموریت را بر عهده دارند:

علوم و مهندسی آب (Water Science & Engineering): رشته‌ای میان‌رشته‌ای با تمرکز بر شناخت منابع آب، مدیریت، بیولوژی، هیدرولوژی و محیط‌زیست آبی

مهندسی عمران – گرایش آب (Civil Engineering – Water): شاخه‌ای مهندسی با تمرکز بر طراحی و اجرای سازه‌ها و سامانه‌های انتقال، کنترل و بهره‌برداری از آب

اگرچه این دو رشته در فضای همکاری مشترک فعالیت می‌کنند، اما تفاوت‌های بنیادی در نوع نگاه، محتوای درسی، ابزارهای تحلیلی، و وظایف شغلی دارند.

۱. هدف و فلسفه وجودی دو رشته

علوم و مهندسی آب — شناخت، مدیریت و پایداری منابع آب

این رشته ترکیبی از:

هیدرولوژی

مدیریت منابع آب

مهندسی محیط‌زیست

اکولوژی آب

علوم خاک

مدل‌سازی سیستم‌های طبیعی

است.
هدف اصلی آن، درک رفتار آب در طبیعت، پیش‌بینی، برنامه‌ریزی و مدیریت پایدار این منابع است.

تمرکز بر پرسش‌هایی مانند:

چگونه چرخه آب تحت تأثیر قرار می‌گیرد؟

چگونه منابع آب زیرزمینی و سطحی را مدیریت کنیم؟

چه اقداماتی از تخریب محیط‌زیست آبی جلوگیری می‌کند؟

نگاه این رشته علمی–مدیریتی–زیست‌محیطی است.

مهندسی عمران – گرایش آب — طراحی سازه‌ها و سامانه‌های آبی

این رشته شاخه‌ای از مهندسی عمران است و با:

طراحی سد

طراحی شبکه‌های آب‌رسانی و فاضلاب

مهندسی رودخانه

طراحی کانال‌ها و سازه‌های هیدرولیکی

کنترل سیلاب

انتقال آب

سروکار دارد.

تمرکز بر پرسش‌هایی مانند:

این سازه چگونه فشار آب را تحمل کند؟

میدان جریان در کانال چگونه رفتار می‌کند؟

پایداری سواحل و دیواره‌ها چگونه تأمین شود؟

✨ نگاه این رشته مهندسی–محاسباتی–سازه‌ای است.

 ۲. تفاوت محتوای درسی

علوم و مهندسی آب — علم‌محور، مدل‌محور، محیط‌زیست‌محور

دروس شاخص:

هیدرولوژی سطحی و زیرزمینی

هیدرومتئورولوژی

مدل‌سازی منابع آب

اکولوژی آب و مدیریت تالاب‌ها

کیفیت آب و آلودگی

توازن آب در حوضه‌ها

سنجش از دور و GIS

برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری آب

تمرکز: تحلیل علمی رفتار آب در طبیعت و مدیریت آن.

مهندسی عمران – گرایش آب — سازه‌محور، محاسباتی و طراحی‌محور

دروس شاخص:

هیدرولیک پیشرفته

مکانیک سیالات

طراحی شبکه‌های توزیع آب

هیدرولیک رودخانه

انتقال رسوب

طراحی سازه‌های هیدرولیکی

سدسازی

مهندسی سواحل و اسکله‌ها

تمرکز: طراحی سازه‌ها و سیستم‌های آبی.

۳. تفاوت در نوع مهارت‌های ایجادشده

علوم و مهندسی آب

کار با مدل‌های شبیه‌سازی منابع آب

تحلیل داده‌های اقلیمی و هیدرولوژیکی

استفاده از GIS و سنجش‌ازدور

مدیریت بحران‌های کم‌آبی

تحلیل زیست‌محیطی و ارزیابی اثرات

برنامه‌ریزی کلان آب

مهارت‌های این رشته بیشتر تحلیلی، مدیریتی و زیست‌محیطی است.

مهندسی عمران – گرایش آب

طراحی سازه‌های آبی

انجام محاسبات سیالات و هیدرولیک

مدل‌سازی جریان و رسوب

تهیه نقشه‌های فنی

اجرای پروژه‌های عمرانی

تحلیل پایداری سازه‌ها

مهارت‌های این رشته فنی، محاسباتی و سازه‌محور است.

 ۴. تفاوت در محیط‌های کاری

علوم و مهندسی آب

فعالیت در:

سازمان‌های مدیریت منابع آب

وزارت نیرو

سازمان محیط‌زیست

شرکت‌های مشاوره منابع آب

بخش پایش و مدل‌سازی

سازمان هواشناسی

پژوهشگاه‌ها

تمرکز کار:
پایش، مدل‌سازی، تصمیم‌گیری و مدیریت حوضه‌های آبریز

مهندسی عمران – گرایش آب

فعالیت در:

شرکت‌های مشاوره مهندسی

پروژه‌های ساخت سد، کانال و تونل آب

طراحی شبکه فاضلاب

مهندسی رودخانه و کنترل سیلاب

پروژه‌های عمرانی شهری

کارگاه‌های ساختمانی آب‌رسانی

تمرکز کار:
طراحی و اجرای ساختارهای فیزیکی مرتبط با آب

 ۵. تفاوت در نوع نگاه به مسئله

علوم و مهندسی آب → نگاه کلان و مدیریتی

مثلاً در مواجهه با کم‌آبی:

تحلیل بارش

بررسی خاک و پوشش گیاهی

مدل‌سازی ذخایر آب

مدیریت مصرف

پیش‌بینی خشکسالی

مهندسی عمران – آب → نگاه فنی و سازه‌ای

مثلاً در مواجهه با سیلاب:

طراحی دیواره‌های ساحلی

طراحی سیل‌بندها

مدل‌سازی جریان رودخانه

پایدارسازی بستر

محاسبات هیدرولیک

 

 ۶. گونه‌های شخصیتی مناسب (سرنخ، نه نسخه قطعی)

علوم و مهندسی آب

چارچوب مایرز بریگز:

MBTI: INTJ، INTP، INFJ، ISFJ
چارچوب هالند:

جست‌وجوگر– واقع‌گرا– اجتماعی
مردند
در چارچوب الگوهای یادشده افرادی مناسب این رشته‌اند که:

به محیط‌زیست علاقه‌مندند

تفکر کلان‌نگر دارند

تحلیل داده، آب‌وهوا و مدل‌سازی را دوست دارند

 

مهندسی عمران – گرایش آب

چارچوب مایرز بریگز:

MBTI: ISTJ، ESTJ، ENTJ، ISTP
چارچوب هالند:

واقع‌گرا– جست‌وجوگر– قراردادی

در چارچوب الگوهای یادشده افرادی مناسب این رشته‌اند که:

به طراحی و سازه‌ها علاقه دارند

توان حل مسائل محاسباتی دارند

از کار پروژه‌ای و عمرانی لذت می‌برند

 

 ۷. شباهت‌ها

هر دو با آب و رفتار آن سروکار دارند

هر دو نیازمند دانش هیدرولیک و سیالات هستند

هر دو در مدیریت بحران‌های آبی نقش دارند

اما روش، ابزار و نگاه آن‌ها متفاوت است.

 ۸. جمع‌بندی نهایی

اگر بخواهیم تفاوت را در یک جمله خلاصه کنیم:

علوم و مهندسی آب به شناخت و مدیریت منابع آب می‌پردازد.

مهندسی عمران – گرایش آب به طراحی و اجرای سازه‌های مرتبط با آب می‌پردازد.

علوم و مهندسی آب برای کسانی مناسب است که:

به محیط‌زیست علاقه دارند

تحلیل داده و مدل‌سازی را دوست دارند

می‌خواهند در سطح کلان مدیریت آب کار کنند

مهندسی عمران – آب مناسب کسانی است که:

به طراحی و سازه‌های بزرگ علاقه دارند

از محاسبات و اجرای پروژه لذت می‌برند

در نهایت، این دو رشته مکمل هم هستند:
یکی منابع آب را می‌شناسد و مدیریت می‌کند، دیگری به کمک سازه‌ها آن را مهار و استفاده‌پذیر می‌کند.

مقاله تفاوت مقایسه شیمی محض و شیمی کاربردی

 مقایسه جامع شیمی محض و شیمی کاربردی: دو رویکرد متفاوت به یک علم واحد؛ نظریه‌محوری در برابر کاربردمحوری

شیمی، علمی است که ساختار، ویژگی‌ها و رفتار ماده را مطالعه می‌کند.
اما در دانشگاه، این علم واحد در قالب دو مسیر مهم و متمایز ارائه می‌شود:

شیمی محض: به‌طور عمیق و بنیادین ماهیت ماده و واکنش‌ها را مطالعه می‌کند

شیمی کاربردی: به به‌کارگیری اصول شیمی برای حل مسائل صنعتی و عملی می‌پردازد

اگرچه این دو رشته از نظر پایه علمی مشترک‌اند و هر دو دانشجویان را به مهارت‌های تحلیلی و آزمایشگاهی مجهز می‌کنند، اما تفاوت‌ میان آنها در هدف، محتوای درسی، رویکرد پژوهشی، ابزار، نقش در صنعت و کاربردهای واقعی قابل‌توجه است.

 ۱. فلسفه و هدف اصلی دو رشته

الف) شیمی محض — فهم عمیق و نظری ماده

هدف شیمی محض، شناخت بنیادی ساختار و واکنش‌های شیمیایی است.
این رشته به دنبال «چراییِ» پدیده‌های شیمیایی است.

تمرکز بر:

نظریه‌های شیمیایی

مدل‌سازی میکروسکوپی

شیمی کوانتومی

ترمودینامیک نظری

مکانیزم واکنش‌ها

ساختارهای مولکولی

این رشته برای افرادی مناسب است که علاقه‌مند به تحقیق بنیادی و مباحث نظری و نظ‌ریه‌ای هستند.

ب) شیمی کاربردی — استفاده از شیمی برای حل مسائل صنعتی

هدف شیمی کاربردی، گسترش فناوری، تولید مواد جدید و بهبود فرآیندهای صنعتی است.

تمرکز بر:

طراحی فرمولاسیون

توسعه مواد صنعتی

تجزیه و کنترل کیفیت

فرایندهای شیمیایی در صنایع

پلیمرها، رنگ‌ها، رزین‌ها، مواد شوینده

تحلیل عملی و کاربردی

شیمی کاربردی مناسب افرادی است که به کار عملی، حل مسئله و ارتباط با صنعت علاقه دارند.

۲. تفاوت در محتوای درسی

شیمی محض — عمیق، نظری و تحلیلی

سه شاخه اصلی که در این رشته تقویت می‌شود عبارت‌اند از:

● شیمی آلی (Organic)

ساختار، واکنش‌ها و مکانیزم‌ها در سطح نظری.

● شیمی معدنی (Inorganic)

ترکیبات فلزی، کمپلکس‌ها، ساختار الکترونی.

● شیمی فیزیک

ترمودینامیک شیمیایی، سینتیک، شیمی کوانتوم.

ویژگی: تأکید بر نظریه، مدل‌سازی و فهم عمیق واکنش‌ها.

شیمی کاربردی — عملی، تجربی و صنعت‌محور

علاوه بر دروس پایه شیمی، این رشته بر حوزه‌های صنعتی تمرکز دارد:

● شیمی پلیمر

تولید و تحلیل پلیمرها، خواص و کاربردهای صنعتی
(در این حوزه، کارهای مربوط به فرمولاسیون و تحلیل بیشتر در شیمی کاربردی انجام می‌شود)

● رنگ و رزین

طراحی، سنتز و کنترل کیفیت انواع رنگ‌ها
(فرمولاسیون و توسعه محصول در حوزه شیمی کاربردی است)

● مواد شوینده و بهداشتی

● آنالیز صنعتی

● شیمی محیط‌زیست و آب

ویژگی: تأکید بر آزمایشگاه‌های صنعتی و کاربردهای واقعی.

 ۳. تفاوت در رویکرد پژوهشی

شیمی محض — پژوهش بنیادی

جست‌وجوی قوانین جدید

بررسی ساختارهای مولکولی ناشناخته

مدل‌سازی واکنش‌ها

تحلیل انرژی‌های پیوند

تفسیر داده‌های نظری

توسعه‌ی مفاهیم علمی پایه

پژوهش در این رشته بیشتر در دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی انجام می‌شود.

شیمی کاربردی —پژوهش صنعتی

بهبود کیفیت محصولات

کاهش هزینه تولید

تولید مواد جدید با کارایی بالاتر

رفع مشکلات تولید

تتست و ارزیابی صنعتی
و …

پژوهش‌ها بیشتر کاربردی، عملی و پروژه‌محور هستند.

۴. تفاوت در مهارت‌هایی که این دو رشته پرورش می‌دهند

شیمی محض — مهارت‌های تحلیلی–نظری

تحلیل ساختار مولکولی

استفاده از مدل‌های ریاضی

درک سینتیک و ترمودینامیک در سطح نظری

طراحی پژوهش بنیادی

تفسیر داده‌های پیچیده

شیمی کاربردی —مهارت‌های عملی–صنعتی

کار با دستگاه‌های آنالیز

طراحی فرمولاسیون

کنترل کیفیت

کار با مواد صنعتی

حل مشکلات تولیدی

تحلیل نمونه‌ها

 

۵. تفاوت در نقش در صنعت

شیمی محض

بیشتر در:

مراکز تحقیقاتی

پژوهشگاه‌ها

دانشگاه‌ها

صنایع دارویی (بخش تحقیقاتی)

آزمایشگاه‌های تحقیقاتی پیشرفته

نقش آن‌ها «شناخت و توسعه نظری» است.

شیمی کاربردی

بیشتر در:

صنایع پتروشیمی

صنایع پلیمر

رنگ و رزین

مواد شوینده

صنایع غذایی

صنایع آب و محیط‌ زیست

صنایع دارویی (بخش فرمولاسیون)

آزمایشگاه‌های کنترل کیفیت

نقش آن‌ها «حل مسئله و تولید محصول» است.

 ۶. تفاوت در نوع تفکر

شیمی محض → تفکر نظری و بنیادی

چرا واکنش رخ می‌دهد؟

ساختار مولکولی چگونه است؟

انرژی پیوندها چگونه تغییر می‌کند؟

 

شیمی کاربردی —- تفکر کاربردی و مسئله‌محور

چگونه محصول بهینه تولید شود؟

چه فرمولاسیونی کارآمدتر است؟

چگونه کیفیت تضمین شود؟

 

۷. گونه‌های مناسب در چارچوب الگوهای هالند و مایرز-بریگز (سرنخ، نه نسخه نهایی)

شیمی محض

MBTI: INTJ، INTP، INFJ
هالند: جست‌وجوگر– هنری– قراردادی

شیمی کاربردی

MBTI: ISTJ، ESTJ، ISFJ، ENFP
هالند: واقع‌گرا– جست‌وجوگر– قراردادی

تأکید: این‌ها فقط سرنخ‌های هستند که در چارچوب الگوهای یادشده به دست داده شده‌اند، نه گزاره‌های قطعی.

 ۸. جمع‌بندی نهایی

اگر بخواهیم تفاوت این دو رشته را در یک جمله خلاصه کنیم:

شیمی محض به فهم عمیق ماهیت ماده و بررسی نظری واکنش‌ها می‌پردازد.

شیمی کاربردی به استفاده از این دانش در صنایع واقعی و تولید محصول توجه دارد.

شیمی محض مناسب کسانی است که از پژوهش، نظریه‌پردازی و مدل‌سازی لذت می‌برند.
شیمی کاربردی مناسب کسانی است که به کار عملی، آزمایشگاه صنعتی و حل مسائل واقعی علاقه دارند.

هر دو رشته ارزشمند و ضروری هستند؛
یکی علم را پیش می‌برد، دیگری صنعت را.